رقص در غبار

می خواستم برم بیرون، یه لیست داشتم برای خرید و می خواستم که غروب جمعه خونه نباشم
یه کمی کانال ها رو جابجا کردم که با خیال راحت خاموشش کنم و برم که رسیدم بهMBC Persia  طبق روال جمعه ها داشت یه فیلم ایرانی نشون می داد، اسم عوامل و تیکه هایی از فیلم باهم میکس شده بود، متوجه نشدم که فیلم داره شروع میشه یا تموم فقط اسم «اصغر فرهادی» به عنوان طراح لباس نظرمو جلب کرد و در نهایت دیدم که کارگردانهم اصغر فرهادیه و اتفاقا تیتراژ ابتدای فیلمه
قهرمان فیلم یه پسر نوجوان نه چندان خوش سیما با لهجه ی آذری که با عرض معذرت از تمام هموطنان آذری،یه هیچ وجه مورد علاقه ام نیست
به جز باران کوثری و فرامرز قریبیان که استثنا بازیش خیلی عالی بود، بقیه نابازیگر بودن
فضا ها، لباس ها، آدم ها و شخصیت ها هیچ کدام تک، تک جذابیتی نداشتند
هنوز هم نفهمیدم که فیلم چه جوری تونست من رو تا آخرش میخکوب کنه که خرید و غروب دلگیر جمعه رو به کلی فرموش کنم
فیلم که تموم شد، سری به دانای کُل زدم و دیدم که «رقص در غبار» اولین فیلم بلندیه که اصغر فرهادی ساخته، قبل از «شهرزیبا» و «چهارشنبه سوری»
خوب، کارگردانی در ذات عده ایست، کسانی که هرگز نیاز ندارند حتی اولین فیلمشان را نیز نابود کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.