سمفونی مردگان


تلخ، خیلی تلخ
و بیشتر از آن سرد و تاریک
و جادوی کلمات؛ که خود را می سپاری به این سردی و می گذاری تا ذهن نویسنده تور را با خود این شاخه به آن شاخه بَرَد…
آدم ها یی اسیر، اسیر خودخواهی، اسیر نادانی، اسیر حسادت، اسیر دنیای مردانه و اسیر دانایی..
و برف می بار، بی وقفه و تنهایی صد ساله ی اهالی ماکوندو رو به یادت می آورد و باران چنندین ساله و کارخانه ی موز را…
بی انصافی ایست که بگوییم تقلید تنها رگه هایی دارد از «مارکز» و «صد سال تنهاییش» با قلمی گیرا و امضای «عباس معروفی» در تمامِ داستان هرچند موومان* اول را یک نفس خواندم و باقی برایم این چنین نبود…
* موومان به هر بخش از سمفونی گفته می شود. در این کتاب، هر بخش یک موومان نامیده شده وام گرفته از عنوان کتاب که «مسفونی مردگان» است.

4 Replies to “سمفونی مردگان”

  1. سلام دوست گلم خوبی؟؟؟
    دلم برات تنگ شده بود گفتم بیام یه سری به وبلاگت بزنم. تولدت مبارک عزیزم. *: می بینم که طرح سایتت هم عوض شده مبارکه… همیشه شاد باشی خانومی

  2. خیلی خوب بود من خیلی باش رابطه برقرار کردم
    بیشتر از سال بلوا

  3. salam
    web khobi darin fagat yekam sarde kalamatet
    rohe samfoni beyne jomalated gom shode.

  4. درباره رمان سمفونی مردگان در حال نوشتن یک مقاله تطبیقی هستم خوشحال میشوم اگر مطلب بیشتری داشته باشید با نام خودتان از ان استفاده کنم

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.