همه جا تعریف از شعلهور بود و بلیت رو داده بودیم مجتبی؛ سهم من مغزهای کوچک زنگ زده بود و بمببیشتر از این نمیخواستم زور بگممجتبی گفت نمیرسه و خودمو به سرعت رسوندمو وقتی دیدم گفتم که حالا میتونم بگم واقعا فیلم دیدممیخکوب بی مژه برهم زدنیشرایط پیچیده٬ روابط پیچیده و آدمهاهم قابل پیش بینی […]