اگر در غذا خوردن آدم محافظه کاری هستین و دنبال مزه های آشنا هستین، سراغ اینجا نرید اما اگر دوست دارین مزه های مختلف رو تست کنین حتما به اینجا سربزنین عکسی که گذاشتم پیتزای بادمجونه که یه سس سفید داره با گردو و پیاز بفش و روکولا و البته بادمجون از اون مدلای نازکه […]
کافه-رستوران
چلوکبابی (رستوران) فرد محمدی
دیروز پس از مدتها فریز شدن در بهت و غم، کمی پای رفتن داشتم برای پیادهگردیبه بهانه خرید خرت و پرت خرازی رفتم تا لاله زار و یادم آمد که مدتهاست چلوکبابی (رستوران) فرد محمدی در لیستم استدر جمهوری از سعدی که به سمت بهارستان میروید و کوچه ممتاز را رد میکنید، طبقه دوم یه […]
کافه کتاب هنر
دیروز، بعد از یه پیادهروی طولانی دیگه وقت ناهار بودتو خیابون سرهنگ سخایی بودم و دانشگاه هنر رو رد کرده بودم که چشمم به یه کافه افتاد و به نظرم جالب اومدفضا و چیدمان و موزیک رو دوست داشتمیه مبل بزرگ از این دسته بلندا پیدا کردم و لمیدم و شروع کردم کتاب خوندن تا […]
کافه اسپریس
دانشجوی پیام نور که باشی آنهم برای لیسانس دوم آن هم در دهه ی سوم زندگی، دیگر محیط دانشگاه جذابیتی ندارد البته اگر بتوان آن ساختمان را دانشگاه و کسی که فقط امتحان میدهد را دانشجو نامید! هیچ وقت قبل یا بعد از امتحان در دانشگاه نمانده ام اما پیش می آید که فاصله ی […]
کافه کرگدن!
والا دوستی چند وقت پیش اسم این کافه کرگدن رو انداخت سر زبون ما! از فوراسکوئر پیداش کرده بود. فرصت نشد که با هم بریم. پریروز یک دوست خوب و قدیمی از اصفهان اومده بود، اتفاقا همان دور و برها هم بودیم گفتیم سری بزنبم که کاش نمی زدیم! به نظرم فقط و فقط فوراسکوئر […]
رستوران تنور خانگی
گشنه بودیم حسابی و یک ساعت وقت داشتیم تا شروع تئاتر موزیکال! مغازه ای که به زور ازش یه رستوران کوچولو ساختن اما روشن و تمیزه و بوی غذایی که توی اون پیچیده نشون میده که خوبه کیفیت غذا واقعا خوب بود فیله ی گوشت مرغوب، فیله ی مرغ تازه و نان تازه و با […]
کافه دیدارو
شاید ۴ سال می شد که کافه دیدارو نرفته بودم، شاید هم بیشتر! آخرین بار خواست که جمع ما را از رو ببرد و پپرونی اش را انقدر تند کرد که خودش عذر خواست و وعده داد که پیتزای بعد را مهمان هستیم اما بعد از این همه سال که دیگر نه چهره مان یادش […]
کافه تهران و باقی ماجرا!
اگر خواننده ی کودک فهیم باشید، قطعا می دانید که یک نفر هست که کودک ِ درون ِ کودک فهیم را حسابی لوس می کند، به هر بهانه یا بی بهانه برایش هدیه می خرد، به گشت و گذار می بردش و حتما می دانید که آن شخص منم. امروز به مناسبت اینکه آخرین امتحانم […]
کافه رییس!
والا آقا، دروغ چرا؟ ما تا حالا، کافه رییس نرفته بودیم. اما تا دلتان بخواهد، همشیره ی گرامی، چیز کیک هایش را در مغز سرمان کوفته بود همین جا اعلام می کنم که چیز کیک های خودمان، چیزی که کم ندارد هیچ، حتی لذیذ تر هم هست، تا قبر آآآآآآ و اما، یک نوشیدنی جدید […]
رستوران مارکانو
از آن رستوران هاست که از جلویش که رد می شوید، چشمتان را میگیرد همان بار اول هم برنامه تان نگذارد که بروید، حتما بعدا سری می زنید یک رستوران ایتالیایی تمیز و شیک و زیبا با غذای نسبتا خوب فضایش روشن و گرم است و موزیک در پس صحنه پخش می شود؛ شانس ما […]
پیتزا داود!
پیتزا داود یا چگونه بدترین پیترای عمرم را خوردم!!! خوانده بودم که پیتزا داود قدیمی ترین پیتزا فروشی تهران است، سال ۱۳۴۰ افتتاح شده و عمو داوود ابتدا با آندره (همان که کالباس هایش مشهور است) شریک بوده و بعدا راهشان جدا شده. خوب کافی است که مهتا و من بشنویم که جایی در شهر، […]
باربیکیوی مغولی!
اهل ریسک در غذا خوردن هستید؟؟ نتیجه اش همیشه خوب نیست اما غذا خوردن را تبدیل به یک ماجرای پرهیجان می کند اینکه تا چه اندازه واقعا مغولی است را واقعا نمی دانم اما در مجموع مخلوطی از گوشت یا مرغ گریل شده و سبزیجات نیم پز که ترکیبشان چندان ربطی به هم ندارد و […]
کافه دنج
قبلا هم چند بار «کافه دنج» رفته بودم، نزدیک خانه ای بود که با صدف و نَوین روزگار شادی را گذاراندیم و من هنوز آن کوچه و محله را خیلی زیاد دوست دارم باز هم کلاس ِ طولانی پنج شنبه ها و ناهار با عجله ی قبل از آن؛ که می شود بعد از کلاس […]
کافه چار میز، واقعا چهار میز دارد!
کافه چار میز دیگر در این زمان، وجود ندارد! چهار تا میز چوبی کوچولو که با رومیزی پارچه ای آبی نفتی با خال-خال های سفید پوشونده شده و ۳-۲ تا چهار پایه چوبی کنارشه، میزی که یه اجاق گاز دو شعله روش نصب شده، تعدادی قابلمه، بسته های پاستای خام که تا نزدیک سقف میرسه، […]
کافه رسانه
اگر با سرعت از کنار پایگاه انتقال خون ابتدای بلوار کشاوزر (البته از سمت میدان ولی عصر) رد نشوید، استندی می بینید که شما را به «کافه رسانه» در زیرزمین فرهنگسرای «رسانه» هدایت می کند و کمتر از یک ماه است که افتتاح شده است. زیر زمین روشنی است، ۸ میز که شاید هرکدام بتواند […]