پادکست دو میم: اپیزود پانزدهم: ژوزف استالین؛ دزد آهنین بولشویک‌ها – قسمت دوم + متن

ژوزف استالین

آگوست ۱۹۱۴، لیان تراتسکی پشت میزش در یک ویلای نمور در مکزیکو سیتی قوز کرده برای یک دهه س که در تبعید بوده و از کشوری به کشور دیگه رفته هرجایی که رفته، مامورای شوروی درست پشت سرش بودن اون از دو تا سوء قصد جون به در برده   اما استالین میتونیست هرچقدر آدمکش […]

بیشتر بخوانید

پادکست دو میم: اپیزود چهاردهم: ژوزف استالین؛ دزد آهنین بولشویک‌ها – قسمت اول + متن

ژورف استالین

بیست و یکم ژانویه ۱۹۲۴، مسکو در سالن بزرگ تئاتر بولشویک یازدهمین کنگره شوروی در حال برگزاری بود مهمترین رهبران دولتی شرکت کرده بودن گریگوری زینوویف (Grigory Zinoviev)، لو کامن یف (Lev Kamenev)، نیکولای بخارین و مرد با ابهت گرجی، دبیر کل حزب ژوزف استالین در اوج بحث و جدل بودن که با یه تماس […]

بیشتر بخوانید

متن اپیزود پنجاه و پنجم پادکست دو میم- چوسان: قسمت دوم؛ کیم ایل سونگ – بخش دوم

کیم ایل سونگ

کره شمالی در تمامی تاریخ هفتاد و چند ساله‌اش، درگیر یک جنگ بوده است؛ آزادسازی سرزمین پدری (Fatherland Liberation) و کشور هر سال در ۲۷ جولای، سالگرد این اتفاق را جشن می‌گیرد. برای اهالی کره شمالی، ۲۷ جولای معادل این است که کریسمس و شب ژانویه با هم ترکیب شده باشند. یک رژه نظامی با […]

بیشتر بخوانید

متن اپیزود پنجاه و چهارمپادکست دو میم- چوسان: قسمت اول؛ کیم ایل سونگ – بخش اول

کیم ایل سونگ

در ۱۷ جولای ۱۹۹۴، صدها هزار نفر از شهروندان کره شمالی در پیونگ یانگ برای تشییع جنازه دولتی کیم ایل سونگ (Kim Il-sung) دور هم جمع شدند. جنازه کیم ایل سونگ در تابوت مطلا در بالای یک لیموزین به آرامی به سمت مرکز شهر حمل می‌شود و تماشاگران به شکل کنترل‌ناپذیری گریه و مویه می‌کنند. […]

بیشتر بخوانید

متن اپیزود چهل و پنجم پادکست دو میم: دیوار برلین

دیوار برلین

صبح زود ۲۲ آگوست ۱۹۶۱ ایدا سیکمن (Ida Siekmann) یک پرستار بیوه یک روز قبل از تولدش از پنجره خانه‌‌اش به خیابان پایینی نگاه می‌کند می‌شود سقوط از سه طبقه، اما به‌نظرش می‌رسد که بتواند انجامش دهد. در طول یک و نیم دهه گذشته، ایدا به زندگی در شهری تقسیم شده عادت کرده است. بلوک […]

بیشتر بخوانید

متن اپیزود چهل و چهارم پادکست دو میم: غذا دادن به دیکتاتورها

ویتولد شابوفسکی

دیکتاتورها دوست دارند که خودشان را انسان‌هایی با قدرت ماورایی نشان دهند، حتی خداگون. اما باور کنید یا نه، آنها هم مثل بقیه‌ی ما نیازهای اولیه دارند. مثلا یک دیکتاتور نیاز دارد که غذا بخورد. نقش آشپز شخصی یک دیکتاتور، نقش بسیار جذابی‌ست اما خاطرات آنها و سلیقه غذایی دیکتاتورها، چه چیزی به ما می‌گوید؟ […]

بیشتر بخوانید