از سفر به شیخ نیشن همسایه بیش از یک سال و نیم میگذرد اما هرگز پستی به آن اختصاص ندادم
نمیدانم چرا
شاید به همان دلیلی که سالها طول کشید تا خودم را راضی به این سفر کنم.
دوبی، یک شهر مدرن است و در ارایه خدمات غلو آمیز عمل می¬کند
هرآنچه از تکنولوژی در شهرسازی و ساخت اماکن تفریحی و ایمنی در بالاترین کیفیت است در آنجا به کار رفته
تمیز تر از هرجایی است که قبلا دیده اید
اما، همه چیز باسمه ایست
شما یک مردم، یک فرهنگ یا حتی یک کشور جدید نمیبینید
دوبی میتواند بخش مدرن هر شهری در هرکجای دنیا باشد
در همین افکار سوار مترو در بلوار شیخ زاید بودم، همانجا که در دوطرف آسمان خراش میبینید و آسمان خراش
ناخودآگاه، به یاد کارتون Wall-E افتادم
که آسمان خراش ها سر به فلک بودند و زمین یک آشغالدانی بزرگ
به خیالم همان روزی است که دوبی را به دست ساکنان محلی اش بسپارند…
با سلام خدمت شما و تشکر از زحمات شما
من فکر میکنم این حرف های شما درباره دبی و مردم دبی .حرف های تکراری ذهن خودم و دیگران هم باشه…فکر میکنم حاصل یک نوع حسادت و عقده بازدید از شهر زیبای دبی هست…در صورتیکه تمام تصمیم گیر های بزرگ جوانان تحصیلکرده دبی هستن..و شیخ زاید که خودش نماد روشنفکریه
این طرز تفکر رو کجا به شما یاد دادند که انقدر آسان ساکنان محلی یک شهر رو مورد توهین قرار میدین ؟
این پست یک مقدار نژاد پرستانست و این که همه ی مردم یک قومیت رو با یک چشم می بینید واقعا جای تاسف داره…
سالهاست که دم از فرهنگ هزار ساله ی ایران و ایرانی میزنید….
این بود فرهنگ ؟
من این یادداشت رو به عنوان نظر شخصی خودم از چند روز سفر نوشتم
فکر میکنم این حق رو دارم که تو وبلاگ خودم، نظر شخصی خودمو بنویسم