گمانم این بود که فصح کلام فاخر در ترانه، هوده ایست سست و انتشار مکتوب این سیاق، از آن رو که به خاستگاه نغمه بنا می شود، شنودن را سزاتر است تا خواندن. لیک امروز که به باور ترانه در رسیده و این گونه را کمینه، از حیثِ مخاطب، استوار می پندارم به بایستگی تتبع این دفتر، مؤمنم.
زبان پویاست، و به رفع حوائجش ادبیات را معطل نمیماند. فرهنگ مردم کوی و برزن به «فرهنگ صوتی» مبدل و در پسِ صیقلِ بسیار به «فرهنگ معیار» میل نموده و از این مدخل، ذاتِ پوینده و ویژگیهای جامعه شناختی زبان، آرگو(۱) را خلق مینماید.
از نگاهی دیگر به قول فروغ فرخزاد «شعر ما نیازمند کلمات تازه است و میباید جسارت گنجانیدن آن را در پیکرهی خویش بیابد» و «خشنترین و زشتترینِ کلمات نمیباید تنها به دلیل نداشتن سابقه شعری وانهاده شوند». (۲)
به هر روی این مکتوبه، مجموعهایست موزون و مقفی از کلام محاوره و سنجش آن، تنها از حیث موازین ترانه به عقل برمیتابد. با تأکید بر این مهم که راهِ بسیار باقیست تا ترانه، ترانه شود.
آنچه خواندید مقدمه کتاب «کافه نادری»؛ مجموعه ترانههای دکتر شاهکار بینش پژوه است که به قلم خود وی در زمستان ۱۳۸۲ نگاشته شده است.
خواندن این کتاب خالی از لطف نیست، متن بسیاری از ترانه های محبوبتان خصوصا اگر طرفدار سبک کاری علیرضا عصار باشید را در آن مییابد هرچند به نظرم «کافه نادری» را می توان یک اثر اجتماعی دانست…
شاید برایتان جالب باشد که بدانید، شاهکار بینش پژوه، متولد ۱۳۵۱ (تهران)، شاعر، آهنگساز و مدرس دانشگاه است؛ فوق لیسانس جغرافیای سیاسی و دکترای برنامهریزی شهری دارد و آدرس وب سایتش www.shahkar.com و آدرس ایمیلش shahkar@shahkar.com است.
۱- زبان مخفی Argot
۲- نگرشی بر شعر امروز، فروغ فرخزاد، هفته نامه آژنگ، مهرماه ۱۳۳۹٫
سخت بود ها!