مجموعه داستان «خوشبختی در راه است» را به شیوه بیشتر کتابهایی که این روزها میخوانم، شش سال پیش زمانی که آلیس مونرو برنده نوبل ادبیات شده بود، شروع کرده بودم
هفت داستانش را همان موقع خوانده بودم و «چوب» و «خوشبختی در راه است» مانده بودند تا دیشب
راستش هفت داستان قبلی در خاطرم نیست، داستان های کوتاه چندان در ذهنم ماندنی نمیشوند
این دو داستان اما هر دو به شکل مرموزی زیبا بودند. یکی در بیشهای در امریکا و یکی در فضای روسی قرن نوزدهم هرچند نه در روسیه
قصه «خوشبختی در راه است» پیچیده، مرموز، ساده و زیبا بود
و به نظرم نام اصلی داستان (Too Much Hapiness) بسیار به قصه نزدیکتر است تا ترجمه آن
حتی ترجمه عنوان به نظرم از معنای اصلی آن دور است