درباره ی ابراهیم گلستان

این مطلب را در آذر ماه سال ۱۳۸۸ برای وبلاگ حلقه ی ادبی یاد نوشته ام

از آنجا که قانونگذار حلقه می باشیم، کپی رایت را از روی این مطلب برداشته و به کودک فهیم اجازه می دهیم تا مطلبش را به دستنوشته هایش اضافه کند!

 

ابراهیم گلستان Ebrahim Golestan

«ابراهیم گلستان» به حد نهایت رک گوست، از رک گویی گذشته، گنده گوست، گنده گو هم کم است، او ابراهیم گلستان است!
مردی که زیاد می داند، مردی که زیاد دیده و مردی که زیاد شنیده، اما مردی نیست که زیاد بگوید اما وقتی می گوید، بی ملاحظه می گوید و بی رحمانه هم. کلامش مانند تازیانه بر پیکر شنونده می نشیند و اما وقتی که نخواهد بگوید، نمی گوید آن چنان که  نتوانی بپرسی هم، بهتر است اگر نمی دانی یا کم می دانی، یا همه اش را نمی دانی، هم کلامش نشوی حتی از او تعریف هم نکنی…
ابراهیم گلستان، شاهد زنده بخشی از هنرماست. بخش مهمی از ادبیات و سینما؛ همان بخش که به ادبیات و سینمای روشن فکری یا موج نو، موسوم است. او اولین مستندساز ایرانیست و اولین هنر مند ایرانیست که یک جایزه بین المللی برده است.
کمی در مورد گلستان ها
ابراهیم گلستان، در ۲۱ سالگی با دختر عمویش فخری گلستان، ازدواج می کند. حاصل این ازدواج، لیلی و کاوه گلستان است.
لیلی متولد ۱۳۲۳، مترجم، نگارخانه دار و عضو کانون نویسندگان ایران است. مشهورترین ترجمه ی وی برگردان کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ»، اثر «اوریانا فالاچی» ست که عده ای در آن زمان گفتند که ترجمه را ابراهیم گلستان برای دخترش انجام داده که لیی می گوید اگر پدرم را می شناختند، هرگز همچین حدسی نمی زدند! لیلی گلستان در سال ۱۳۴۷ با «نعمت حقیقی» ازدواج می کند. حاصل این ازدواج که تنها ۶ سال دوام داشت، «مانی حقیقی» فیلمنامه نویس («چهارشنبه سوری» به کارگردانی «اصغر فرهادی»)، کارگردان (فیلم کنعان) و جدیدا بازیگر است (نقش مقابل «گلشیفته فراهانی» در فیلم «درباره الی»). مانی هم از لحاظ ظاهری و هم استعداد شباهت زیادی به پدربزرگ مادری اش دارد.
کاوه متولد ۱۳۲۹ و همسر هنگامه گلستان (جلالی) بود. آنها پسری دارند به نام «مهرک گلستان» که خواننده رپ است و گمان می کنم مقیم لندن باشد. کاوه گلستان عکاس خبری بین المللی بود و شهرتش بیشتر مرهون عکس های او از انقلاب ۵۷ ایران و جنگ هشت ساله ی ایران و عراق است. وی در سال ۲۰۰۳، بر اثر انفجار مین در حین عکاسی برای شبکه خبری بی بی سی  در سلیمانیه عراق، دار فانی را وداع گفت.
کمی بیشتر در مورد ابراهیم گلستان
نام اصلی فامیلش، تقوی شیرازی ست. متولد ۱۳۰۱ در شیراز. پدرش مدیر روزنامه گلستان و پدربزرگش، روحانی بوده است. ابراهیم گلستان، هم کارگردان است، هم داستان نویس هم مترجم هم روزنامه نگار و هم عکاس. در کارهایش بی نهایت وسواس دارد؛ آن قدر که در نوشته هایش یک واژه یا یک ویرگول زائد پیدا نمی کنید. نثرش،  نثر کلاسیک فارسی (هرچند در زمان خودش ادبیات مدرن محسوب می شده) اما سبک و آهنگ خودش را دارد؛ بیهقی وار است؛ زیباست، سخت و کمی هم گزنده؛ خواننده ی عام را می گریزاند.
گلستان زمان کوتاهی عضو حزب توده ایران بوده،  زمانی هم کارمند شرکت نفت، زمانی طرف قرارداد با کنسرسیوم نفت و سازنده ی چندین مستند در مورد صنعت نفت، استودیو گلستان را با تجهیزات مدرن برای فیلمسازی دایر کرده، خانه و استودیو اش و جمع دوستانش دستچینی از هنرمندان معاصر و از تاثیرگذار ترین آنها بوده اند: «صادق هدایت»، «صادق چوبک»، «مهدی اخوان ثالث»، «آیدین آغداشلو»، «نجف دریابندری»، «سیمین دانشور»، «فروغ فرخزاد»، «سهراب سپهری» و جوان ترهایی از قبیل «بهرام بیضایی» و «پری صابری»…
البته گلستان بسیاری را نیز بی رحمانه به باد انتقاد می گیرد از جمله «آل احمد» و خصوصا «احمد شاملو» را.
بسیاری از مستندهای گلستان درباره ی صنعت نفت است که معروفش کرده بود به گلستان نفتی («یک آتش»، «موج و مرجان و خارا»)، به جز آنها «تپه های مارلیک» به حفاری های باستان شناسی می پردازد و «گنجینه های گوهر» در موره خزانه جواهرات ملی (سلطنتی آن زمان) است.
تهیه کنندگی فیلم مستند «این خانه سیاه است» به کارگردانی «فروغ فرخزاد» را نیز استودیو گلستان برعهده داشته است. روایت ابراهیم گلستان از دلیل سپردن این فیلم به فروغ نیز جالب است که می توانید در کتاب «نوشتن با دوربین» اثر «پرویز جاهد» بخوانید. گلستان در یک اقدام بی سابقه، این فیلم را از جشنواره ی کن پس می گیرد چون مسوولانش تصمیم گرفته بودن که فیلم را به دلیل دلخراش بودن به جای اکران عمومی تنها برای هیات ژوری نمایش دهند! ابراهیم گلستان است دیگر، مرغش تنها یک پا دارد…
گلستان در سال ۱۳۵۰، پس از یک بار رفت و برگشت از ایران، فیلم «اسرار گنج دره ی جنی» را می سازد و در سال ۱۳۵۳، کتابی از رویش می نوید به همین نام. فیلم مذکور تنها چند روزی بر پرده ی سینما ها بود و چون به مذاق حاکمیت آن زمان خوش نیامد، اکرانش متوقف شد. گلستان قبل از این فیلم، فیلم بلند دیگری نیز ساخته به نام «خشت و آیینه» که منتقدان آن را اولین فیلم سینمای روشنفکری ایران می دانند.
گلستان هم اینک در قصری در سا س.ک.س در حومه ی لندن زندگی می کند. قصری که صاحب قبلی اش «استلی کوبریک» بوده و صاحب ایرانی اش در و دیوارهای آن را با نقاشی های «حسین زنده رودی» و «سهراب سپهری» و.. که شخصا به گلستان هدیه کرده اند، تزئین کرده است.
شاید رمز تند و گزنده بودن و تعریف نکردن بیهوده یا پرده پوشی نکردن عیب های دیگران، نتیجه ی ارث و میراث پدری باشد، البته شاید، اما رمز انزوای گلستان بی شک تند و گزنده بودن بی حد و مرزش است…
پی نوشت۱: گفته می شده که بین ابراهیم گلستان و فروغ فرخ زاد، رابطه ای عاشقانه وجود داشته؛ فروغ که در این دیار نیست و گلستان هم تصمیم ندارد حتی یک کلمه از این رابطه بگوید؛ پس چون نیست خواجه حافظ، معذور دار مارا!
پی نوشت۲: پیشنهاد می کنم تا واژه ی Golestan را در youtube جستجو کرده و بخش هایی از مصاحبه ی مسعود بهنود با ابراهیم گلستان را ببینید و بشنوید، خالی از لطف نیست
پی نوشت ۳: مجله شهروند امروز در شماره ی ۳۲ (دی ماه ۱۳۸۶)، مصاحبه ی مفصلی دارد با ابراهیم گلستان که «مهدی یزدانی خرم» آن را تهیه و تنظیم کرده است. پیشنهاد می کنم که بخوانیدش.

2 Replies to “درباره ی ابراهیم گلستان”

  1. بین دوستان دستچین شده اش داشتم دنبال شاملو میگشتم که دیدم خط بعدی گفتی کارد و پنیر بودند . دوست دارم بدونم چرا به شاملو انتقاد میکرده و البته آقای ابراهیم گلستان را درست نمیشناسم و باید کارهایش را بخوانم چون با چنین زبان تند و گزنده ای احتمالا کارهایش مافوق عالی بودند که محبوب دلها شده.

  2. راستش توی دنیا ادبیات و سینما آدم چندان محبوبی نیست ولی کسی هم نمی تونه از کارای بی نقصش ایراد بگیره
    از شاملو خوشش نمی یاد چون معتقده که بیسواد بوده؛ ترجمه های فرانسه شو همسر اولش براش انجام داده و به اسمش خودش منتشر کرده، ثروت همسر اولش رو هم هم تا انتها خرج کرده و با بی احترامی تموم از خونه و زندگی بیرون انداختتش
    البته همه روی این قضیه متفق القول هستند که شاملو آدم بسیار بداخلاقی بوده
    راستش من حرفای ابراهیم گلستان رو باور می کنم، دلیلی برای دروغ گفتن نداره و کلا اخلاق رک گو هست اما دروغگو نیست

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.