افسانه ها می گویند از این مرد
کسی نمی شناسدش اما
به خودش هم دروغ می گوید
اصالتی ساخته خیالی
که باورش برای همه آسان است
در انتظار زنی است که سالها پیش از دستش داده
و «نیک» در نقس دوست همه، انگار نماینده ی ماست در فیلم
نظاره گر است
و مانند ما دلش می خواهد که دو دلداده به وصال برسند
نقاب آرام و اصیل مرد اما، به ناگه کنار می رود
و بی ریشگی اش را به تصویر می کشاند
و زن را می ترساند
زن هراسناک و ترسیده، سبب مرگ معشوقه ی شوهرش می شود
و شوهر آن زن از معشوقِ همسرِ معشوق ِ همسرش انتقام می گیرد
بازی های مضحکی دارد این دنیای بی رحم…
داستان فیلم، اقتباسی است از رمانی به همین نام از اسکار فیتز جرالد
بازی ها خصوصا دی کاپریو، عالی است
ظرافت هایی دارد بازی این مرد خصوصا نگاه هایش بی نظیر است
نماها و فضاها بسیار با ابهت و مسحور کننده اند
کودک فهیم که بسیار لذت برده است از تماشای آن