قرارداد … با مرگ!

قرارداد ...  با مرگ

نه تنها همه ی دوستانم بلکه همه ی شما خوانندگان عزیز می دانید که علاقه زیادی به تئاتر دارم و همیشه گفته ام تئاتر بد وجود ندارد!

اما خوب تئاتر خوب و خوب تر که وجود دارد!

راستش من تنها بیننده ی تئاتر هستم و قضاوتم درباره ی یک نمایش، حس و فکری است که در من ایجاد می کند. آشنایی من با نمایشنامه ها و نمایشنامه های معروف و بازیگران و گروه های تئاتری محدود می شود به اطلاعات ویکیپدیایی که قبل یا بعد از دیدن یک نمایش می خوانم.

اما حتی بدون چشم هم می توان درخشان بودن بازی داریوش مودبیان را دید که البته کورش سلیمانی هم جلویش کم نمی آورد!

خوب همین دو بازیگر را داریم و یک متن اروپای شرقی که بوی آشنایی می دهد.

دو بازیگر که همدیگر را بازی می دهند و سعی می کنند روی ذهن هم تاثیر بگذارند برای پیش بردن مقاصدشان و دلایلشان و توجیهاتشان…

حس مرگ داستان مرا یاد فیلم «سفید» از سه رنگ «کیشلوفسکی» و کتاب «ورونیکا تصمیم دارد بمیرد» «پائلو کوئلو» انداخت و تارخ مصرف گذشتگی هنرمند هالیوودی به یاد فیلم «Sunset Boulevard»

جدای از متن خوب، قطعا ترجمه ی بی نقص و کارگردانی داریوش مودبیان هم نقش زغال خوب را داشته است!

نمایش «قرارداد … با مرگ» کاری است از «گروه تئاتر مردم» که سرپرستش علی نصیریان است و از تاسیسش در مهر ماه ۱۳۴۴ تا به امروز فراز و نشیب های بسیاری داشته است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.