اولین روزی بود که بعد از حدود یک ماه، ساعت ۳٫۵ با آنیتا از محل کارمون اومدیم بیرون، پروژه، دو روز زودتر از زمان تعیین شده تموم شده بود و تمام خستگی این مدت رو کاملا از بین برده بود. با آنیتا تصمیم گرفتیم که بریم سینما؛ سر راهمون از سینما «قیام»، «فلسطین» و «عصر […]