اگر در غذا خوردن آدم محافظه کاری هستین و دنبال مزه های آشنا هستین، سراغ اینجا نرید اما اگر دوست دارین مزه های مختلف رو…
دیروز پس از مدتها فریز شدن در بهت و غم، کمی پای رفتن داشتم برای پیادهگردی به بهانه خرید خرت و پرت خرازی رفتم تا…
دیروز، بعد از یه پیادهروی طولانی دیگه وقت ناهار بود تو خیابون سرهنگ سخایی بودم و دانشگاه هنر رو رد کرده بودم که چشمم به…
دانشجوی پیام نور که باشی آنهم برای لیسانس دوم آن هم در دهه ی سوم زندگی، دیگر محیط دانشگاه جذابیتی ندارد البته اگر بتوان آن…
والا دوستی چند وقت پیش اسم این کافه کرگدن رو انداخت سر زبون ما! از فوراسکوئر پیداش کرده بود. فرصت نشد که با هم بریم.…
گشنه بودیم حسابی و یک ساعت وقت داشتیم تا شروع تئاتر موزیکال! مغازه ای که به زور ازش یه رستوران کوچولو ساختن اما روشن و…
شاید ۴ سال می شد که کافه دیدارو نرفته بودم، شاید هم بیشتر! آخرین بار خواست که جمع ما را از رو ببرد و پپرونی…
اگر خواننده ی کودک فهیم باشید، قطعا می دانید که یک نفر هست که کودک ِ درون ِ کودک فهیم را حسابی لوس می کند،…
والا آقا، دروغ چرا؟ ما تا حالا، کافه رییس نرفته بودیم. اما تا دلتان بخواهد، همشیره ی گرامی، چیز کیک هایش را در مغز سرمان…
از آن رستوران هاست که از جلویش که رد می شوید، چشمتان را میگیرد همان بار اول هم برنامه تان نگذارد که بروید، حتما بعدا…
پیتزا داوود یا چگونه بدترین پیترای عمرم را خوردم!!! خوانده بودم که قدیمی ترین پیتزا فروشی تهران است، سال ۱۳۴۰ افتتاح شده و عمو داوود…
اهل ریسک در غذا خوردن هستید؟؟ نتیجه اش همیشه خوب نیست اما غذا خوردن را تبدیل به یک ماجرای پرهیجان می کند اینکه تا چه…
قبلا هم چند بار «کافه دنج» رفته بودم، نزدیک خانه ای بود که با صدف و نَوین روزگار شادی را گذاراندیم و من هنوز آن…
چهار تا میز چوبی کوچولو که با رومیزی پارچه ای آبی نفتی با خال-خال های سفید پوشونده شده و ۳-۲ تا چهار پایه چوبی کنارشه،…
اگر با سرعت از کنار پایگاه انتقال خون ابتدای بلوار کشاوزر (البته از سمت میدان ولی عصر) رد نشوید، استندی می بینید که شما را…