رستوران تنور خانگی

گشنه بودیم حسابی و یک ساعت وقت داشتیم تا شروع تئاتر موزیکال! مغازه ای که به زور ازش یه رستوران کوچولو ساختن اما روشن و تمیزه و بوی غذایی که توی اون پیچیده نشون میده که خوبه کیفیت غذا واقعا خوب بود فیله ی گوشت مرغوب، فیله ی مرغ  تازه و نان تازه و با […]

تئاتر موزیکال اشک ها و لبخندها‎

فیلم دوبله شده ی «اشک ها و لبخند ها» را نمی دانم چند بار دیده ام انقدر که تمام دیالوگ ها و آوازهایش را از برم و این بار تئاتر موزیکالش روی صحنه ی تالار وحدت که به جز ۵-۴ جمله، همان دیالوگ ها و همان آوازهاست فقط صحنه ها را ترکیب کرده اند که […]

صد آهنگ برتر!

چند روزیست که سر کار ۱۰۰ آهنگ برتر برنامه ی موزیک من و تو را گوش می دهم فراوانی آهنگ های داریوش در این لیست زیاد است و من با هر کداشان به بیست سال قبل بر می گردم آن زمان ها که هنوز اولیل نوجوانی بود و داریوش همراه من در تمامی درس خواندن […]

درباره ی ابراهیم گلستان

این مطلب را در آذر ماه سال ۱۳۸۸ برای وبلاگ حلقه ی ادبی یاد نوشته ام از آنجا که قانونگذار حلقه می باشیم، کپی رایت را از روی این مطلب برداشته و به کودک فهیم اجازه می دهیم تا مطلبش را به دستنوشته هایش اضافه کند!   «ابراهیم گلستان» به حد نهایت رک گوست، از […]

گالری گلستان و باقی ماجرا!

آخه دختر، تو رو چه به هنر مدرن! تویی که عاشق ادبیاتی، یکی دو سال است که حتی شعر مدرن می خوانی، تازه شعر هم نمی نامی اش؛ پاره نوشته های پر احساس! تویی که نه از نقاشی سر رشته ای داری و نه مجسمه سازی! را چه به رفتن نمایشگاه «صد اثر، صد هنرمند» در […]

هیچ کجا، هیچکس

تا حالا، اولین نفر وارد سال سینما نشده بودم! سردرد لعنتی یک روز است که رهایم نمی کند و حالا از همه ی روز شدیدتر شده، پیشانی و حدقه ی چشمهایم هم درد می کنند اما می دانم، فیلم که شروع شود، فراموشش می کنم تیتراژ فیلم، در عین سادگی، بسیار زیبا است و هم […]

کافه دیدارو

شاید ۴ سال می شد که کافه دیدارو نرفته بودم، شاید هم بیشتر! آخرین بار خواست که جمع ما را از رو ببرد و پپرونی اش را انقدر تند کرد که خودش عذر خواست و وعده داد که پیتزای بعد را مهمان هستیم اما بعد از این همه سال که دیگر نه چهره مان یادش […]

مرد بالشی

نمایش مرد بالشی، متن بسیار قوی دارد بازی ها هم بسیار خوبند یک طنز تلخ است؛ تلخ و دلخراش یکی از بهترین نمایش هایی که این چند وقته دیده بودم چندی پیش در تماشاخانه ایرانشهر اجرا می شد و الان در فرهنگسرای ارسباران به نظرم ببینید حتما

مستطاب آشپزی؛ از سیر تا پیاز

کتاب «هنر آشپزی» بانو «رزا منتظمی» را که ورق زدم، به گمانم رسید که دیگر هیچ کتابی نخواهم دید که انقدر دقیق و جدی و منظم با این مقوله برخورد کرده باشد تا اینکه کتاب «مستطاب آشپزی، از سیر تا پیاز» نوشته «نجف دریا بندری» را هدیه گرفتم. کتاب «هنر آشپزی» کتابی است که یک […]

قنادی کودک فهیم – کیک گردویی با رویه مرنگ

کیک خوشمزه و آسونی هست و رویه ی مرنگ، خودش به جور تزئینه مواد لازم برای کیک: کره یا روغن جامد                                                  ۱۰۰ گرم شکر               […]

کافی شاپ کودک فهیم – آب سیب داغ

خوب، آب سیب داغ را یافتیم؛ طرز تهیه اش را البته مواد لازم: آب سیب …..دو پیمانه قلم دارچین…..۱ عدد عسل…..در صورت تمایل خامه…..در صورت تمایل   طرز تهیه: ۱- آب سیب بگیرید یا بخرید ۲- اگر از سیب، خودتان آب سیب گرفتید، آن را صاف کنید ۳- با یک عدد چوی دارچین و عسل […]

Ringer

  تقریبا یک سال پیش، یکی از انگشت شمار شب هایی که بی خوابی به سراغم آمده بود به سراغ تلویزیون رفتم و طبق معمول به مجموعه ی MBC. MBC 4 داشت یک سریال پخش می کرد به نام Ringer که توجهم را جلب کرد. مرموز بود و ماجرایی در هم تنیده. تحقیقاتم به اینجا […]

آنسامبل اپرای تهران

اپرا هم از آن دسته از هنر است که چند دهه ایست که مورد بی مهری قرار گرفته است چرا که بانوان حق نغمه سر دادن ندارند به گمانم سال ۱۳۸۶ بود که در جشنواره ی فجر آن سال در اجرای مختص بانوان، یک اپرا دیده بودم و در کنارش هم اجرای پری زنگنه این […]

کافه تهران و باقی ماجرا!

اگر خواننده ی کودک فهیم باشید، قطعا می دانید که یک نفر هست که کودک ِ درون ِ کودک فهیم را حسابی لوس می کند، به هر بهانه یا بی بهانه برایش هدیه می خرد، به گشت و گذار می بردش و حتما می دانید که آن شخص منم. امروز به مناسبت اینکه آخرین امتحانم […]

کافه رییس!

والا آقا، دروغ چرا؟ ما تا حالا، کافه رییس نرفته بودیم. اما تا دلتان بخواهد، همشیره ی گرامی، چیز کیک هایش را در مغز سرمان کوفته بود همین جا اعلام می کنم که چیز کیک های خودمان، چیزی که کم ندارد هیچ، حتی لذیذ تر هم هست، تا قبر آآآآآآ و اما، یک نوشیدنی جدید […]

The IT Crowd

 Have you tried turning it off and on again? سریال The IT Crowd را که دیده باشید، به همین تک جمله ی بالا خواهید خندید! می گویند، ایرانی ها ملتی هستند که خنداندن آنها بسیار سخت است و جوک ها، فیلم ها و سریال های کمدی خارجی معمولا خیلی برای ما خنده دار نیست. در […]

فود کورت برج میلاد

دقت کرده باشید، برج میلاد یک پایه ی عریض تر دارد که خودش چندین طبقه است. بیشتر دقت کرده باشید، می بینید که مردمی شاد و خندان روی مبل های چرمی قرمز در حال غذا خودن هستند. همان جا، فود کورت برج میلاد است؛ نمی دانم کی بازگشایی شده اما هنوز نو است! مجموعه ی […]

هیس! دخترها فریاد نمی زنند…

«تقاضای انتقال داده ام به دایره تدوین قوانین؛ برایم سوال پیش آمده» به نظرم جمله ی بالا شاه بیت فیلم است فیلمی که به اندازه ی «من مادر هستم» خوش ساخت نیست، بازی هایش هم درخشان نیست اما به همان اندازه تلخ و سیاه است چه می گویم، خیلی خیلی تلخ تر که پای کودک […]

کنسرت شهرام شکوهی

 شهرام شکوهی هم نام و هم نام فامیل همسر یکی از دوستان نزدیکم است. اولین بار که جلد آلبومش را دیدم، دقیقا همین تشابه اسمی توجه م را جلب کرد و آلبوم را خریدم صدایش را دوست داشتم اما نه همه ی آهنگ هایش را. سی دی را مدتی گوش دادم تا اینکه به جمع […]

اگنس

«اگنس مرده است. داستانی او را کشت. از اگنس، جز این داستان چیزی نمانده.» این سه جمله، شروع داستانی است که نویسنده با شجاعتی کمیاب، آن را همان اول بیان می کند! داستان به صورت خیلی ملایم، پیچیده اس. شخصا کتاب را یک نفس خواندم و در نهایت گفتم که اگنسی وجود نداشت، چرا که […]

فرشتگانی که آواز بخوانند، انگشت شمارند…

بِسارن را با واسطه ی یکی از دوستانم می شناختم دو بار با گروه «ژیوار» سفر کرده بودم دو سفر یک روزه یک برخورد با او هم کافی بود تا هرگز از یاد نبری اش چرا که معنای لبخند به پهنای صورت را در چهره اش می یافتی و شور زندگی را یک روز با […]

جمعه بازار

تقاطع خیابان فردوسی و جمهوری به چهار راه استامبول مشهور است. چهار راه را کمی که به سمت شرق بروید، مجتمع پروانه را می بینید. درست روبروی ساختمان پلاسکو جمعه ها در این مکان غوغایی ست. پارکینگ طبقاتی مجتمع پروانه می شود، بازار مکاره! آنتیک، آت و آشغال، مانتوی سنتی، بدلیجات دست ساز و …، […]

زنِ فرودگاهِ ناکجا

نمایش، تنها یک بازیگر دارد و تنها تک گویی دیالوگی در کار نیست زن در فرودگاه است منتظر چمدانی که می شود دو تا  و سه تا و در نهایت هرگز نمی آید ماجرا از پرواز و غذایش و مامور فرودگاه و مانتو و .. شروع می شود و می رود به خاطرات زن از […]

کپی برابر اصل

خواندم در «کن» که برای اولین بار اکران شده، عده ای دست زدند و عده ای هو کردند! برای من که یک بیننده ی معمولی ام، نه حس دست زدن می آید و نه هو کردن! در نقدهای مختلف از عناصر مختلف سینمای کیارستمی می خوانم که هر کدام در کدام قسمت از فیلم نمود […]

مثل آب برای شکلات

انگار در مکزیک، هات چاکلت را به جای شیر با آب درست می کنند رمانی به این نام نوشته شده  که به سی زبان منتشر شده که نخوانده ام و فیلمی اقتباسی به همین نام که دیده بودم و نشان زنی است که با سنت ها به مبارزه بر می خیزد به نظرم می آید […]

رستوران سندوس

انگار قبلا ها رستوران خوبی بوده اما مدیریتش عوض شده و به این روز درآمده که چهار نفر آدم پرخور، هیچ کدام نصف غذاهایشان را هم نخوردند! نوشتم که تا زمانی که مدیریتش باز هم عوض نشده، نروید! آدرس: سهروردی شمالی،بین بهشتی و مطهری،چهار راه زینعلی،جنب بانک مسکن،پلاک۳۹۷ ۸۸۹۵۱۶۹۲

خشکسالی و دروغ!

برای خرید آلبوم جدید «دنگ شو» رفته بودم که دو DVD از تئاتر دیدم! برایم عجیب بود و برای تست، «خشکسالی و دروغ» را خریدم. تئاتر خشکسالی و دروغ را شهریور سال ۸۸، اولین باری که اجرا شد، دیده بودم. نمایش خوبی بود اما به نظرم بازی «مهدی پاکدل» اصلا در حد و اندازه ی […]

تو پیچ باشید!

رستورانی که به شدت توصیه میکنم! سر یک پیچ؛ دنج و دوست داشتنی. غذای خوب، فضای خوب، بازی های خوب و دوستان خوب اگر دسته جمعی می روید، از قبل رزرو کنید، جمع و جور و نقلی است. آدرس: خیابان پاسداران، بوستان دوم، انتهای گیلان، خیابان مجید افشاری(ساقدوش)، انتهای رحمانیان شمالی، شماره۱۲ تلفن: ۲۲۳۰۰۳۰۳ وب سایت: http://pichfood.com/Welcome.html