کودک فهیم از هندوستان می گوید-قسمت ششم: تاج محل

مدتی این مثتوی تاخیر شد؛ دلیلش هم تصادف دردسر سازی بود که روز جمعه داشتیم و خدا را شکر به خیر گذشته اما هنوز قصه اش سر دراز دارد.

بگذریم اصلا دلم نمی خواهد از بدی و زشتی آدم ها بنویسم، امروز روز بازدید تاج محل است بنایی که مظهر عشق و وفاداریست…

صبح، مهتا کمی حالش خوش نیست، ادویه های غذای دیشب کار خودش را کرده و بوی سالن صبحانه، حال مهتا را به هم میزند

با چای و قرص، خودش را سرپا نگه می دارد که برویم تاج محل

در حال رفتن به لابی و پیوستن به گروه هستیم؛ در راهرو از خانوم بسیار جوانی که با شوهرش میان سالش فارسی صحبت می کند، به فارسی، ساعت را می پرسم و او به انگلیسی دست و پا شکسته و به زحمت جوابم را می دهد؛ خندین به این خانوم حالمان را بهتر می کند و به همراهان می پیوندیم.

هوا مه آلود است و راحل ابتدا ما را به فروشگاهی می برد که ادویه بخریم تا از غلظت مه کاسته شود و تاج محل را ببینیم

مغازه دار اینجا، دلار هم change می کند! هومن و عرفان، در یک مغازه در کوچه ی کناری، هر صد دلار را ۱۰۰ روپیه بیشتر change می کنند! بعدش یواشکی با راحل می خندند، می گوییم مشغول ذمه اند اگر به ما بخندند!

ادویه و عود می خریم؛ شال و لباس هم دارد اما بسیار گران است، عود ها اما چه عطری دارد…

به تاج محل می رسیم؛ ورودیه برای هندی ها ۲۰ یا ۳۰ روپیه (دقیق یادم نیست) و برای توریست ها ۷۵۰ روپیه است. دسته ای دختران برای بازدید آمده اند که لباس فرم دارند؛ ساری زرد + کت سورمه ای! این لباس مقدس که ۵ متر پارچه است و جلوی دست و پا را می گیرد، روی اعصابم جا خوش کرده است؛ نماد اسارت زنان هندوستان است برای من!

اگر بلیت تاج محل را داشته باشید، بلیت بیشتر آثار تاریخی آگرا برایتان تخفیف دارد. آخرش راحل بلیت های تاج محل را پس نداد که یادگاری نگه داریم!

6436861437_a038c77cef

(این عکس را با تصویریاب گوگل یافته ام)

تاج محل را شاه جهان ظرف ۲۲ سال (۲۲ مناره به نماد این ۲۲ سال در مجموعه وجود دارد) و همکاری چندین و چند معمار و هنرمند به افتخار همسرش ارجمند بانو -که به او لقب ممتاز محل داده بود که از همه ی زنان عالم ممتاز است-ساخته است تا در آن برای ابد آرام گیرد. ارجمند بانو دختر مشاور جهانگیر شاه، پدر شاه جهان یوده است. این جناب مشاور، ایرانی و شیرازی بوده اند و جهانگیر بدون مشورت با ایشان آب هم نمی نوشیده است؛ به نقل از راحل!

از دروازه ی سرخ (مغول ها علاقه ی زیادی به استفاده از سنگ سرخ داشته اند و آن را مظهر پیروزی و چیرگی می دانسته اند) ورودی که می گذرید و نگاهتان به بنای سفید روبرو می افتد؛ انگار نیرویی اسیرتان می کند.

اینجا کمتر از هر بنای دیگری در هندوستان، هندی؛ مغولی، افغانی، شبه چینی با هر چیز دیگریست.

این بنا کاملا ایرانیست که معمار اصلی اش هم ایرانی بوده و به افتخار یک بانوی ایرانی (شیرازی) که دست تقدیر او را ملکه هندوستان کرده است، بنا شده است.

نه تنها بنا که یک باغ ایرانی هم چشمتان را می نوازد؛ جوی آب در وسط و همه جا سبز و خرم.

حالا احساس غرور می کنید؛ یکی از عجایب هفت گانه ی جدید و جایی که به قول جهانگردان بسیاری تا ندیده اید انگار که هیچ کجای دنیا را ندیده اید، ایرانیست؛ کاملا ایرانی با فرسنگ ها فاصله از ایران؛ هنر نزد ایرانیان است و بس…

IMG_3772

برای رفتن به داخل مقبره یعنی همان عمارت مرمرین جادویی، باید رو کفشی بپوشید. راحل انگار یادش رفته که روکفشی های ما را نداده است. مردی می آید و بی مقدمه، روکفشی به روی کفشمان می کشد؛ رو کفشی هایی که از سطل نزدیک همان جا برداشته است؛ هرچقدر هم سعی کنید که در طول سفر سنگدل باشید و به کسی پول ندهید، مگر می شود به کسی که با دست به روی کفش شما رو کفشی کشیده، چند روپیه ندهید.

از پله های عمارت مرمرین، بالامی رویم و اینجا انگار دنیای دیگریست. هر تکه از مرمر ی که این بنا را شکل داده، رازی در گوشتان زمزمه می کند!

روی سکوی بیرونی، به قصد گرفتن عکس می نشینم که در گوشم صدای اذان می پیچد، هنوز یک ساعت به اذان مانده و نمی فهمم که چرا و از کجا!

اینجا از اشکال عجیب و غریب انسان میمون نما و فیل نما و غیره خبری نیست؛ باز هم می گویم، این بنا کاملا ایرانیست…

IMG_3778

ارجمند بانو و شاه جان در کنار هم در این مقبره آرمیده اند. تاج محل در کنار رودخانه ی جمناست و ریشه ی آن در آب است. پایه های چوبی بنا در آب است و از چوبی است که در آب سخت تر می شود. زلزله هم که بیاید، بنا هیج آسیبی نمی بیند! می گویند که شاه جهان می خواسته که در آن سوی رودخانه ی جمنا، تاج محل سیاهی برای دفن خودش بسازد که حبس خانگی وی توسط پسرش، او را از این کار باز داشت. در آن سوی رودخانه، چیزی شبیه زمین آماده شده برای این محل می بینید.

الیته عده ای عقیده دارند که ماجرای تاج محل سیاه و همچنین قطع دست معمارش، افسانه های محلی بیش نیستند که آنقدر تکرار شده اند که رنگ واقعیت گرفته اند هرچند حقیفت ندارند، الله اعلم!

IMG_3783

می گویند که در شب چهاردهم ماه قمری، همه ی چراغ های مجموعه را خاموش می کنند و انعکاس ماه و مرمرها در آب، شکل شیر می سازد. اگر توانستید در این زمان بروید و صحت و سقمش را برای ما هم معلوم کنید.

سمت چپ تاج محل مسجد است و سمت راست آن یک شبستان با سنگ قرمز و معماری مشابه بقیه بناهای هند؛ به تنهایی شاید شکوهی داشته باشند اما  در کنار تاج محل، ساکتند.

در تاج محل هم از شما عکس می گیرند و در هنگام بازگشت پیدایتان می کنند؛ در آن هم شلوغی چگونه می یابند شما را خصوصا که عکاس همانی نیست که عکس را تحویلتان می دهد، از دیگر عجایب هندوستان است!

ادامه دارد…

 

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.