قوی سیاه

http://www.harpersbazaar.co.uk/travel/darren-aronofsky-on-the-making-of-black-swan

بقیه ی فیلم های نامزدهای نقش اول زن را ندیدم اما بازی در نقش یک دختر خجالتی و شکننده که آنقدر هنوز دختر کوچولوی شیرین مادرش است که آنچه می خواهد باشد و آنچه می ترسد باشد، همزادی می شود برایش در توهم! و کم کردن وزن و باله یاد گرفتن هر چند بدل هم داشته باشد از چشم داوران اسکار پنهان نمی ماند، اسکار حق ناتالی پورتمن بود اما انگار تمام فیلم برای به رخ کشیدن بازی ِ این بازیگر بود، نه یک فیلم داستان دار امریکایی و نه یک فیلم کشدار و شبه مستند اروپایی

فیلم می توانست از ستاره ساختن و ستاره ی پیشین را به دور انداختن بگوید

از اینکه چطور صاحبان کمپانی رقص، دخترکی معصوم را به قوی سیاه تبدیل می کنند

از اینکه فشار و استرس ستاره شدن، انسان های شکننده را به مرز جنون می رساند

از ستاره ای در حال افول که از چهره ی خودش هم بیزار می شود

از اینکه مراقبت ها و مهربانی های بیجا، چه بر سر دختری جوان می آورد و..

فیلم اشاره ی کوچکی به همه ی اینها می کند اما انگار منظورش هیچ یک نیست

نه اینکه این اشاره ها کافی نباشد، انگار که اینها ناخواسته در داستان آمده اند مثل سیاه لشکری که تنها از خیابان رد می شود!

و هنوز هم نفهمیدم که  آن همه تلخی و سردی فیلم چه می خواست بگوید….

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.