به خاطر یک فیلم بلند لعنتی

عنوان اولین رمان داریوش مهرجویی؛ کافی بود برای خریدنش
یک رمان عشقی که بازاری نیست پر است از اظهار نظرات اجتماعی، فرهنگی و تاریخی از دید آسیب شناسانه که در فالب غر و لند های قهرمان داستان و در توجیه ناکامی ها و ترسو بودن شخصیت اصلی داستان، بیان می شود.
ماجرای اصلی تکراری است؛ ماجرایی که بارها دیده ایم یا شنیده ایم، تنها تفاوت، آن مشکل لاینحلی است که طرفین احساس می کنند که وجود دارد، همان مشکلی که به جای یافتن راه حل، مدام به صورت مساله فکر می کنند و روز به روز سخت تر می شود براشان و در نهایت صورت مساله را پاک می کنند و احساس غرور می کنند از این همه فداکاری و ازخود گذشتگی چرا که فریفتن وجدان آسان ترین راه است بی خبر از ظلمی که در حق آن دیگری می کنند….


تازگی داستان برای من، روایت آن از طرف پسر ماجراست و از آنجا که نویسنده هم مرد است، جالب است که بدانی در ذهن آن دسته که از جنس ما نیستند، چه می گذرد…
اما از نظر ساختاری
چند صفحه ی اولش را که می خواندم، یاد «ناتور دشت» افتادم، داستان به صورت غیر خطی جلو می رود و حوادث داستان به شکل مرور خاطرات راوی در ذهنش جلو می رود که ترتیب اتفاق افتادن در بازخوانی ذهنی شان، رعایت نشده است. البته در اواسط داستان از شدت این فلاش بک ها کاسته می شود و قسمتی از داستان در زمان حال، پیش می رود.
در کل کتاب خوبی بود. هرچند هیچ وقت با قهرمانش همدل نشدم!

مشخصات کتاب
«به خاطر یک فیلم بلند لعنتی»
نوشته: داریوش مهرجویی
ناشر: نشر قطره
قیمت: ۴۰۰۰ تومان

4 پاسخ به “به خاطر یک فیلم بلند لعنتی”

  1. سلام
    اینجوری که شما گفتین خیلی جالب به نظر میاد
    من عاضق این رمانها هستم
    مرسی از معرفی

  2. سلام. از قضا ظاهرا هم زمان با شما، من هم این کتاب رو به توصیه یکی از شیقته های مهرجویی می خوندم و بخوام واقعا صادق باشم انگاری زیاد چنگی هم به دلم نزد. احساس نمی کردم راوی شخصی باشد از جنس من و حتی از نسل من…
    جالب اینکه امروز یه سرچ زدم در مورد کتاب ها کردن و دیدم عجیب به دلت نشسته!! به نظر من که کتاب خوبی بود از حرکت سیال ذهن… یه نقد هم می تونی اینجا بخونی ازش
    http://www.kanoonweb.com/index.php?option=com_content&task=view&id=609&Itemid=3

  3. سلام
    «ها کردن» رو خوندم پارسال، اصلا خوشم نیومد!

  4. آقای مهر جویی این یک اتوبیوگرافی که نبود…؟!!!
    سلیم مستوفی همان حمید هامون است که کمی بیشتر غر می زند؟! …
    روایت خرده بوژواها در اوایل دوره خاتمی…

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.