۳۰ صفحه مصاحبه با فونت ریز و چاپ شده روی کاغذ کاهی رنگی؛ ۵ ساعت طول کشید تا بخونمش ولی اصلا گذشت زمان رو حس نکردم…
اولین بار بود که یه مصاحبه رو کامل و با این دقت میخوندم و اولین بار بود که در مورد «ابراهیم گلستان» میخوندم، متن مصاحبه فوقالعاده و «ابراهیم گلستان» آدم بسیار جالب و نادری بود..
برای اظهار نظر بیشتر (البته در حد و اندازه خودم) هنوز خیلی زوده؛ نه کتابی از او خوانده ام و نه حتی در مورد فیلمهایش شنیدهام، به گمانم کتابهایش رو باید از کتابفروشیهایی که کتابخانه شخصی میخرن، پیدا کنم!
مصاحبه رو «مهدی یزدانی خرم» در قالب کتابچه هفته نامه «شهروند امروز» مورخ ۱۶/۱۰/۸۶ با عنوان «ضد خاطرات» تهیه و تنظیم کرده است و به حق کار بزرگی کرده است؛ مصاحبه تلفنی در چندین نوبت با مخاطبی که نمیبینی، بسیار نکته بین است، به هیچ کدام از سوالهایت به سادگی پاسخ نمیگوید و از بیخ و بن از تمام ذهنت ایراد میگیرد و جایی که توقع بحث داری به نیم جمله اکتفا میکند و مرد بزرگی است که ضد و نقیض درباره اش فراوان است و بیپروا تیشه به ریشه همه میزند….
به علت بارش برف، این شماره از هفته نامه که بعد از ۲۴ ساعت نایاب میشد، تا دیروز (چهارشنبه ۱۹ دی ۸۶) هنوز موجود بود، این ۳۰ صفحه را بخوانید، پشیمان نمیشوید!
آخه تو این برف و سرما کدوم آدم عاقلی پا میشه میره کتابچه هفته نامه بخره؟؟؟؟؟؟
اولا دست من درد نکنه که شهروند رو بهت معرفی کردم !
از نظر من شهروند در تاریخ مجلات ایران بی نظیره ، وآنقدر تاثیر گذار و جذاب که الان که شبای امتحانات هست باز هم لحظه ای از مطالعش فارغ نشم .
در مورد گلستان هم توصیه می کنم فیلم یک بوس کوچولوی بهمن فرمان آرا رو ببین . در اون فیلم نقش خاکستری مایل به سیاه نویسنده ای که رضا کیانیان بازی می کنه در حقیقت ، ابراهیم گلستان هست . که دیدی در مصاحبه هم دورادور بهش اشاره کرده.
واقعا ازت ممنونم، مجله وزینیه، خصوصا تو این شرایط که روزنامه و مجله خوندنی یافت می نشود!
فیلم یه بوس کوچولو رو هم دیدم، فک کنم توی اون دو صفحه اولی که یزدانی خرم نوشته بود، بهش اشاره شده بود.
من بسیار مشتاق شدم که در مورد گلستان بیشتر بدونم و چند تا از کتاباشو بخونم، احیانا اگر کتابی ازش داری، قول میدم سریع بخونم و بهت برگردونم!
و اما آنی جونم، همه آدم های عاقل که نباید شکل تو باشن!
راستی اون مطلب غیر درسی که شب امتحان میخونی، یه چیز دیگست، تجربشو زیاد دارم!
مگه من عاقلم؟؟؟؟؟
در ضمن شما تجربه ی چه کتابی رو داشتید؟؟؟؟؟؟
نه که عاقل نیستی وگرنه واسه مطلبی که در مورد یه نویسنده تاثیرگذار تو ادبیاته، این چیزارو نمی نوشتی!!
تو دوران راهنمایی و دبیرستان، خصوصا راهنمایی، معمولا تو بازه امتحان ها، یه کتاب قطور میخوندم!
اینم نظرات کارگردان فیلم یه بوس کوچولو از ویکیپدیای فارسی:
خود فرمانآرا در جلسهٔ نقد و بررسی این فیلم که ۱۴ دی ۱۳۸۴ در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد گفتهاست :
«آقای گلستان را در عمرم پنج شش بار بیش تر ندیدهام […] و به خانواده ایشان هم احترام زیادی دارم. […] من فکر میکنم دلیل این همه حرف و حدیث درباره این قضیه به این موضوع برمی گردد که نمایش فیلم من با انتشار کتاب نوشتن با دوربین همزمان شد. آقای گلستان در آن مصاحبه درباره خیلیها حرف زده بودند و یکی از دیالوگهای فیلم من هم این بود که همسر سعدی میگوید تو سالها نشستی در فرنگ و هر کس هر کار کرد آن را کوبیدی. این تقارن کتاب و فیلم باعث این تشابهها شدهاست. اصلاً قصد ندارم بگویم این نشانهها در فیلم من تصادفی و اتفاقی است، اما قرار هم نبوده که درباره ابراهیم گلستان فیلم بسازم.»
حالا دیگه پیغام های منو حذف می کنی ؟ باشه دیگه
سلام
لطف بفرمایید متن مصاحبه یا لینک معتبر آنرا در سایتتان درج نمایید من هر چقدر گشتم پیدا نکردم ممنون