میخوام برم کوه، شکار آهو…
تو شهر آهن و دود، کوه رفتن کار سختی نیست ولی شکار آهو دیگه قطعا غیر ممکنه، اما اگر به موقع دست به کار بشید، نه چندان با زحمت، میتونید ترانشو با صدای پری زنگنه بشنوید البته اگر آقا باشید فقط میتونید بلیت بخرید!!!
پارسال متوجه شدم که زمان برگزاری جشنواره موسیقی فجر، هفته اول دی ماهه، البته زمانی که دیگه دیر شده بود اما امسال به موقع اقدام کردم، اونم برای برنامه پری زنگنه که سالهای کودکی با لالاییهاش به خواب رفته بودم…
بعد از ۸ ساعت کار، صبح رسیدن به تهران و کلی دلهره برای زمان تنگ نگارش پایان نامه، امروز عصر به کنسرت پری زنگنه رفتم. منتظر بودم تا چهرهای شبیه اون دختر جوان و خندانی که چند روز پیش از وبلاگ زمستان ذخیره کرده بودم و نیمخیز نشسته بود و کبوترها دور و برش بودن، روی سن بیاد؛ همون چهره بود، پریرخ با همون صورت شیرین وگیرا البته به اضافه کمی مرور زمان..
کمکی سرما خورده و دستمال کوچکی در دست داره، بلوز و دامن ساده و سیاهش نهایت هماهنگی رو با پیانویی که کنارش ایستاده داره ولی هارمونی عمیقتری بین صدای ابریشمی پری و پیانویی که نواخته میشه وجود داره…
ترانههای محلی رو کوتاه میخونه، چند قطعه مشهور از باخ و شوبرت و چند ترانه فولکلور اروپایی و ترانهای ایرانی بر آهنگی ایرلندی…
پری، ۴۵ دقیقه بیشتر بر روی سن نیست؛ خانم ناصحی و میلانی به روی صحنه میآیند تا در آخرین قطعه، پریرخ را همراهی کنند، حلقههای گلی برای پری، هدیه آوردهاند، پریرخ میگوید که حلقه را کنار عکس مادر میگذارد و ذکر نام این فرشته آسمانی اشک به چشمان ناپیدایش میآورد…
۴۵ دقیقه بعد را خانمها ناصحی و میلانی، اپرا اجرا می کنند؛ فرنگی، ترکی و یکی دو قطعه هم ایرانی، بیشک آذری زبانهای جمع نهایت لذت را از برنامهها بردند اما از آنجا که آواز و موسیقی بسیار قدرتمند است، حتی بدون دانستن زبان تصنیفها هم میتوان جذب شد..
پایان بخش برنامه دوئتی با مضمون مناظره دو گربه، بود که شادابی خاصی به خداحافظی داد.
و اما ظلم است که چنین استعداهایی تنها یک بار شنیده شود آن هم پشت هزار درِ بسته و ثبت نشود تا هزاران نفر قادر به شنیدنش باشند.
سلام دیگه من خسته شدم
از بس دنبال لالایی خانم پری رخ زنگنه گشتم
کمک لازم دارم
اگه این آهنگ یا حاقل متن آن را دارید برام بفرستید دعای یر من پشت سرتونه
ممنون
اینجوری هم که دیده اید نیست!!!
پشت دنیای هنری و اتو کشیده هنرمندها دنیائی از نگفتنیها است. ظاهر و سبک آنها اطلاعاتی زیادی از درونشان نمی تواند بدهد.